این در حالی است که در سال۹۰ از هر ۷ ازدواج، یک مورد به طلاق منجر میشد که این امر در سال91 به یک طلاق در هر ۵ ازدواج رسیده است. اکنون سال92 از نیمه گذشته و این آمار در شهرهای بزرگ به ازای هر 5 ازدواج حدود 2طلاق است. نایبرئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق که آمار 92درصدی طلاقها در 8 سال نخست زندگی را اعلام کرده ، معتقد است: دلیل این امر هماهنگ نشدن زن و شوهر با یکدیگر بهخاطر تفاوتهایشان است.
علی مظفری همچنین از ثبت 70هزار و 323مورد طلاق در کشور طی 6ماه نخست سال خبر داد و گفت: مطابق این آمار بهطور میانگین ساعتی 2طلاق در کشور به ثبت میرسد. بر این اساس ثبت طلاق در کشور نسبت بهمدت مشابه سال گذشته 16درصد رشد داشته درحالیکه ازدواج تنها 4درصد رشد دارد. نایبرئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق تأکید کرد: به عقیده من یکی از عاملان افزایش طلاق روانشناسان هستند. مظفری به فارس گفت: چون به محض مراجعه زوجین به آنها میگویند شما به درد هم نمیخورید و باید طلاق بگیرید. او نسبت به سند کنونی ازدواج نیز انتقاد کرد و گفت: متأسفانه سند کنونی پر شده از شرایط طلاق که خودش بدآموزی دارد.
کدام آموزش؟
آمار طلاق در حالی چنین رو به فزونی گذاشته است که دختران و پسران ایرانی در هیچ بخشی از کودکی و نوجوانی خود آموزش منسجم و استانداردی درباره نحوه برخورد اجتماعی با جنس مخالف خود - که چه همسرشان باشد و چه نباشد - نمیبینند و این مسئله همچنان بهصورت یک امر رازآلود در نهان کودک و نوجوان و همچنین مسئلهای که گفتوگو درباره آن زشت و نابهنجار است، در چارچوب خانوادهها باقی میماند. در عین حال هیچ نهادی متولی پاسخگو در قبال تشکیل، آموزش و تداوم نهاد خانواده نیست، وزارتخانه بیوزیر ورزش و جوانان همچنان از مسئولیت خود درباره جوانان بازمانده که در عرصههای عمومی و رسانههای جمعی اغلب «وزارت ورزش» خوانده میشود. با توجه به آمار نرمافزار جامع علتهای طلاق، این علتها در 6ماهه نخست امسال عبارت بودهاند از نبودن تناسب میان دختر و پسر و خانوادهها، تفاوتهای اعتقادی، رعایت نکردن مسائل شرعی از سوی یکی از زوجین، عدمشناخت کافی از یکدیگر و مشکلات زناشویی.
هنوز خیلی از ازدواجها با توصیه و ضمانت دیگران انجام میشود و واسطهگری برای به سرانجام رساندن ازدواجها که اغلب گفته میشود به نیت خیر انجام میشود همیشه هم نتیجهاش مطلوب نیست. مراکز همسریابی هم هر چه از دانش مدرن بهره کمتری داشته باشند مشکلات بیشتری را بهوجود میآورند.
هر 5 ازدواج، یک ازدواج موقت رسمی
در غیاب این مراکز و آموزشهای استاندارد، دشواری ازدواج رسمی و ریسک بالای آن و احتمال طلاق زودرس، پدیده دیگری را چنان پرتعداد کرده است که اخبار آن از پرده انکار بیرون بیفتد. هماکنون به ازای هر 10 ازدواج رسمی 2 ازدواج موقت در کشور بهثبت میرسد درحالیکه آمار ازدواج در 6 ماهه اول در کشور 390هزارو109 مورد ازدواج رسمی در کشور بوده است.
این میزان ازدواج موقت، تنها ازدواجهای موقتی است که بهطور رسمی در دفترخانههای ازدواج، ثبت شده است. این در حالی است که بسیاری از افراد مایل نیستند ازدواج موقت آنها ثبت شود و شیوهای را انتخاب میکنند تا کسی متوجه ازدواج موقت آنها نشود. روابط بدون عقد در این آمار نیامده است. همچنین عاقدانی هستند که خارج از دفترخانه اقدام به ثبت غیرقانونی ازدواج موقت میکنند و برای این کار نیز گواهی صادر میکنند. نایبرئیس کانون سردفتران ازدواج و طلاق در اینباره میگوید: این گواهی از لحاظ قانونی فاقد ارزش است و خانمهایی که این گواهی را داشته باشند دستشان به جایی بند نیست.